نگاه جدی دزدکی حرکت کردن در اجرای آنا ولادیلووا هنوز در میهمانی است ، اما احساس پنجم تیز ذاتی که دارد باعث زنگ ساعت می شود تا به موقع مهمانی را ترک کند. ادوارد خیابان های عکس کیر وکون وکس نیمه خالی مسکو را با یک کت و شلوار محکم اداره می کند و احساس می کند یک مرد کوچک و بی پروا ، بچه ای است که می تواند با یک پنبه پاره شود. نگاه خشن تعقیب کننده که تازه با دو نگهبان فروریخته بود ، پشت وی را شکست. گانگسترها خیلی علاقه دارند که بچه ها را گاز بگیرند تا اینکه در آنجا دور شوند و یک انگلیسی را ترغیب کنند که به افرادی بپیوندد که در مکانهای نه چندان دور می درخشند. سارقین مثل روزهای آخر زندگی می کنند روسپی ها را پخت می کنند. ضبط گروه با مشارکت پروانه های سطح پر زرق و برق نخبه ، استرس مقامات جنایی را کاهش می دهد. اکنون سرویس امنیتی آزار آنها را متوقف خواهد کرد ، کار مورد حمله قرار نمی گیرد و برای اولین بار در سالهای زیادی از کار کثیف ، وجدان آنها پاکتر از وجدان خدمات ویژه روسی خواهد بود. افراد شرور حتی متوجه نیستند که در کنار آنها توسط دو مأمور مخفی مأمور شده بودند که خبرچین را از ساختمان خارج کنند. ادوارد روی قلاب بود ، اما او قبل از آمدن به پناهگاه هیچ ایده ای نداشت!