یک خانم بالغ در افکار خود درباره شوهری شکایت دارد که مدتهاست به یک گلو درد تبدیل می شود و حتی زحمت کشیدن او را با گل های تولد ملایم به او تبریک نمی گویند ، نه به ذکر لعنتی که مدت هاست طعم آن را فراموش کرده است. پیرزن خاله بالزاک به فوریت نیاز به تخم مرغهای جوان ، قوی و سوسیس چرمی سخت دارد تا به یک خانم ماهر کمک کند تا دمپایی خود را تمیز کند. شکم ضخیم کدو تنبل با چنین قدرتی گرسنه می شود کس کیرفیلم که موهای خاکستری روی سر در انتهای آن قرار می گیرد و سوراخ بینی به اندازه های غیرقابل تصور گسترش می یابد. کشیدن چنین مرد چربی بسیار خوبی خواهد بود ، اما بقایای عشق سابق او اجازه نمی دهد که دختر تولد دست به یک حمله جنایی بزند. خانم نمی تواند کنار شوهر منفور مستقر شود ، بنابراین اتاق خواب را در محوطه رها می کند ، شروع به اذیت و آزار و اشیا می کند و ناگهان در خانه صدای چاقو را می شنود. و با دقت پستان ضعیف معلق خانم برنزه را بررسی می کند. پسر روز جمعه مادر را فراموش نکرد ، او از بهترین دوست خود جیم خواست تا هدایایی را به والدین خود برساند و آن را به او هدیه کند. از تعجب غیرمنتظره ، خانم بالغ احساس سرگیجه کرد ، ظاهر شدن یک مرد ماهیچه ای باعث نشتی بین ران ها شد که مدت ها در سرماخوردگی عشق همسرش احساس نمی شد ، سینه های او به دلیل جزر و مد شهوت شروع به شکل خمیده ای می کند. علاقه به این هدیه شما را وادار می کند که سریع جعبه را باز کنید ، که شامل کارت تبریک پسر عزیز و چکمه های چرمی ثبت شده در سیاه و سفید است که فرزندان معقول و منطقی باید منتظر سرماخوردگی باشند. مطمئناً میهمان فقید می خواهد این چکمه ها را روی پای بهترین دوست مادر ببیند ، به خصوص اگر او لوازم جانبی نایلونی به آنها اضافه کند!