مربی والیبال بانوان آقای پرنده به دلیل آسیب دیدگی زانو به یکی از بازیکنان ، فوراً به تعویض نیاز داشت. تعداد زیادی کاندیدا در مدرسه ورزشی حضور داشتند ، اما دهقانان فقط به یک جوان علاقه مند بودند. سبزه تینا چهره قابل توجهی داشت که نمایانگر ظاهری جدی بود و علاوه بر این با داشتن پشتی قوی ، به راحتی می توانست عكس كوس وكون به درجه سمبل تیم سکسی حرکت کند و پاهای الاستیک او باید توانایی پرش پوره ها را فراهم می کرد. تنها مشکلی که مربی با آن روبرو بود عشق شیرین به ورزش های تماسی بود ، تقابل تیم با وی باعث علاقه ای نشد. پسر بزرگ وارد اتاق قفل زنانه شد ، وقتی تینا قبل از تمرین توانست لباس را عوض کند ، کار او این بود که دختر را متقاعد کند که پیوستن به بازیکنان والیبال ، فرصت های مطالعاتی نامحدودی به او می دهد. یک مرد متزلزل از نظر اخلاقی یک زن جوان را سرنگون کرد و به احتمال امتحان سریع در صورت امتحانات نژادی اشاره کرد و مربی قول داد خانم زیبا را لعنتی کند که این امر در یک مدرسه ورزشی جنسی عادلانه ممنوع است. استدلال های شدید و یک عضو بزرگ و مستحکم هوادار والیبال ، تینا را وادار کرد تا علایق ورزشی خود را تغییر دهد.