آتنا نمی خواست فوراً توتی را به او بدهد ، او باید مطمئن شود که مرد به روشی که تصور می کرد به سمت او کشیده شده است. دختر هوشمند باهوش پیشنهاد کرد که روبروی خود بنشیند و دلخوشی کند. آزمایش ساده درک درستی از میزان رهایی ، توانایی نشان دادن نوع دوستی ، استقامت و میزان رشد مداوم در اوج تمایل را داشت. مرد جوان از پیشنهاد وسوسه آمیز خودداری کرد ، زیرا این تنها فرصت او بود که با شور و شوق وارد شورت او شوید و او هرگز شکم خود را قبل از کشاله رانش ندیده بود. البته شکافی که از کلیتوریس تا مقعد امتداد داشت و شبیه ساختار واژن هر زن است ، اما بافت لبها ، زیبایی کلیتوری ، حساسیت و احساس از طریق شروع اکستازی نباید یک رمز و راز باشد. به آرامی پوست پیشانی را به سمت بالا و پایین تنه حرکت دهید. به نظر می رسید که اکنون آن زن و شوهر شیرین به پایان می رسد و چیزی بیشتر از کلماتی که گفته می شود اتفاق نمی افتد. اما آتنا تسلیم شد ، اجازه دهید هاهاهل به خمیازه کوچک ، جایی که عزیزم انگشتانش را پیچیده است ، پایین بیاید. آقا خود را خم کرد و مخترع را برای مکیدن در معرض مکش قرار داد ، زیرا سر از دستهای تقریباً قالب زده شده با آتش پخته شد ، گویی که در آب جوش غوطه داده شده است. دهان این زن باعث تسکین و لکه دار شدن قسمت های بزاق شده که از تحریک به قرمز می شوند. آخرین مرحله باقی مانده قبل از رابطه جنسی - لحظه جادویی از نفوذ به چین و چروک - آنقدر راحت بود که او در ابتدا به هم برسد ، سپس یک یا دو بار آن را تکرار کنید ، در حالت تکانی عکسکون متحرک لرزید.