وقتی کلمات "همسر" ، "شلخته" و مندی همه در یک خط قرار دارند ، با اطمینان می توان آنها را مترادف خواند و کل منطقه می داند که اخبار ، آه ها ، خیانت از کجا باد توسط شوخهای باد منتقل می شود. هوبوس برای کار آماده شد ، کت و شلوار خود را تغییر داد ، وارد یک ماشین گرانقیمت شد و بی خیال مواد مخدر را با لباس زرد محکم در خانه رها کرد ، نتوانست چرخ دنده ها را به حالت سریع دیگری تغییر دهد و یک همسایه شیطنت به داخل خانه ترکید. معشوق در کنار خیابان زندگی می کند ، و از طریق درب دوست رفیقی که فراموش کرده است گاراژ را در هنگام ترکش فراموش کرد ، تماشا می کند. این زن و شوهر وارد خانه شدند و خواستار رابطه جنسی بودند ، انگار مندی برای همیشه لعنتی نکرده بود ، و شریک زندگی او یک بطری از بیماری زا اسب را نوشیده بود. ارگان عشق وقتی با بیضه های بزرگ ترکیب می شوند بسیار جالب به نظر می رسند ، بلوند به سختی یک سوم پادشاه پیژامه را در دهانش فشار می دهد و مالش می کند. دون خوان ، در گرمای فراموشی غیرقابل باور ، عوضی را در ناحیه عکس متحرک کس و کون شکم خود زده و تحسین می کند که چگونه او احساس ناراحتی مقعد می کند ، مانند یک پوره سیری ناپذیر و مداوم رنج می برد. سرگرم کننده خواهد بود اگر همسر در اوج لحظه ای که پیستون حمله همسایه بهم زد ، برمی گردد ، که او آن روز سه بار رضایت داد!