سبزه سعی می کند توجه یک مرد ثروتمند را به خود جلب کند. آن مرد یک مادربزرگ زنده است و مدتهاست که با یک دختر در هم شکسته است ، بنابراین برای بازدید کنندگان از اعماق زیبایی ، این فرصتی است برای به دست آوردن زندگی آنها در خواب است. عوضی به دیدار دوست پسرش با لباسهای بسیار سکسی آمد و طبق گزارش ها فقط با یک فنجان چای صحبت می کرد و صاحب مهمان نواز نمی توانست چنین کودکی را رد کند. در آشپزخانه ، دختر نشسته است که پاهایش پراکنده است ، بدون لباس زیر بین ، و مردی در صندلی خود یک روغن کاری عكس كير شهواني واژن از زیبایی را دید که به معنای واقعی کلمه از تمایل به برقراری رابطه جنسی با او سرچشمه گرفته است. مردی با حرکات دست قوی شلخته را برداشت و آن را روی میز قرار داد که سکه اش روبروی او قرار داشت. کلیت زیبای او با یک سوراخ لاک پشت شکل تزئین شده است که به مهبل می خزند ، احتمالاً تخم هایی را در آنجا تخم می گذارد. او می داند که عشق ، دختری نیست که بر آن دختر حکمرانی کند ، بلکه حریص بودن او به این دلیل است که حرامزاده به طرز وحشیانه ای دختر دیگری را میخکوب می کند که به ثروت خود حسادت می کند.