حوادث و پوچ های مختلفی با پسر جوان اتفاق می افتاد ، به همین دلیل نوجوانان شروع به نامیدن خود را همجنسگرا کردند. پسر تسلیم اسم توهین آمیز شد ، اما نه به پدر و مادر ، که نتوانسته است قور را پرورش دهد. یک روز خوب ، یک زن جذاب ترین و مهیج ترین لباس های خود را از قفسه لباس زیر زنانه خود درآورد ، سپس به سمت اتاق فرزندان رفت. این خانم از ترساندن روسپیان برای بیدار کردن ماهیت دگرجنسگرا می ترسد ، بنابراین بهتر است به مادرش اجازه دهید اصول ابتکارات جنسی را به پسرش بیاموزد تا اینکه بچه های بلوند به انتهای یک مرد جوان فشار می آورد. این پسر بسیار دوست داشت از محارم استفاده کند و حتی احساس تمایل بیش از حد برای دوباره کاشت مادر خود برای تقویت اثر پس از عکس جر خوردن کس ریختن اسپرم انباشته شده در گلو خود احساس می کند.