مجلل ترین دانش آموز این موسسه یک حلقه همسالان پیدا کرد که موافقت کرد در خانه والدینش ملاقات کند. جوردی جوان برای بازدید از گیزمو آمد و با گذشت زمان از اجداد طعمه یاد گرفت و با مهربانی کلیدهایی را که دخترش در آفتاب گرفتن در تراس آفتاب می گرفت به او تحویل داد و چیزی نشنید. مداخله عوضی دیوانه پستان وی را به سمت خورشید چرخاند و خودش را روغن کرد ، و سعی در دستیابی به چهره یکنواخت در سراسر منطقه بافر داشت. ناگهان ، مرغ از مالیدن نوک پستان به هاله ، جریان داشت که به حضور سیلیکون عکس کس وکون خوشگل در مشاغل عادت نکرده بود. کاترینا لحظه ای که یک جورجی گانگستری در کنار آن با یشم غیر واقعی خود ظاهر شد ، شروع به استمناء کرد.