دوست بكی از یك دوست پزشك كه قبلاً در كنار او نشسته بودند ، خواست كه یك آزمایش باروری برای همسرش انجام دهد. جوانی به نام بن تمام تلاش خود را کرد تا نیمه دیگر باردار شود ، اما خانواده نتوانستند کاری انجام دهند. با آمدن به مطب پزشك ، اوت تیلور مملو از شگفتی برای بیمار بود: كارمند كلینیك معلوم شد چیز جالبی است ، دستور داد شلوار او را جدا كنند ، شروع به تكان دادن به آلت تناسلی خود كرد ، انگار می خواهد برای تست اسپرم به گرفتن اسپرم كمك كند و گالری کس کون سپس شروع كرد. خورد این حسادت یا یک میل ساده برای بهرهبرداری از پایان بزرگ بود ، بیمار نمیدانست ، اما او با خوشحالی اجازه داد که قرقره را بخورد. بعد از افتخار ، پزشک از او خواست که لعنتی کند. رویای گرامی بن تحقق یافت - او زن را با یك روپوش سفید سرخ می كرد ، و همچنین یك عضو را نیز مایع منی می زد ، نه آنگونه كه همسر پرهیزگار خود می خواست.