جورجیا با بهترین دوستش ربکا خرید کرد. دختران به یک بوتیک رفتند و در آنجا فروش ویژه لباس شروع شد. این بلوند به فروشنده جوانی علاقه داشت که به بدن باریک خود خیره شد. شرورها یکی از کالاهای خود را ریختند تا کم خم شوند و فقیر را با تصویر کاهن گریزانند. در حال حاضر در اتاق مناسب ، مینک ها منتظر یک شگفتی شیشه ای بودند کوس کون خفن ، که ربکا برای آزادی جورجیا خریداری کرد. در حالی که دلبند با یک دیلدو روی کلاه خود را لگد زد ، یک تحریک کننده در کنار او ظاهر شد ، همراه با رابرت ، همان فروشنده که چشم های خود را روی دهان مرطوب خود نگه می داشت. زن پولدار صاحب محل را می شناخت و حتی با او خوابید و حالا وقت آن رسیده است كه كاری منزجر كننده تر از كابل استاندارد را امتحان كنید.