گروهبان مونتگومری نگاهی چشمگیر به دختران برهنه دارد. در همه جا پولیس بینی خود را چاقو زده بود ، تلیسه ها پاهای خود را در همه جا پخش می کردند ، گویی او پلیس واقعی نیست بلکه یک مرد جلو در صنعت پورنوگرافی است. زوزه های بلندی از هتل می آمدند ، تمام شب از اتاقی که سینا سرزنده در آن زندگی می کرد ، آمده بودند. یک نماینده دولت با سؤالاتی ظاهر شد و از خانم جوان در اتاق سؤال کرد ، وی عکس سوپر کوس وکون را به دلیل سینه بند گمشده در وضعیت نامناسبی قرار داد. میهمانان در ابتدا شرمنده شدند ، اما به زودی او لیبرال سینه را به جلو هل داد و با پیش بینی های کروی ، پلیس را تحت تأثیر قرار داد. مرد فقیر به سختی می توانست چشمانش را از الاغش بکشد ، زیرا اسلحه های ضد هوایی بلافاصله به ضربه گیرها گیر می کردند. مرد متوجه این امر آشکار نشده است - فاحشه می خواست او را فقط به دلیل وجود یک فرم تخصصی لعنتی کند.