زیبایی سرنوشت ساز ، جیلیان جنسن در روز ولنتاین به تنهایی در رختخواب خوابید ، زیرا رئیس فوراً او را به کار رئیس دعوت کرد و قول داد در صورت عدم حضور ، تخم سمت چپ خود را بکشد. عروسک بور تا غروب شگفتی اروتیک را آماده کرد و برهنه خوابید ، در انتظار منتظران نبود و صبح ، طبق معمول ، خوابید. عزیزم سرگیجه از کمد لباس زیر قرمز خود را گرفته ، هوا را در اتاقها با بوی بخور دادن اشباع می کند ، حمام را با آب می برد ، راه خود را از گلبرگهای گل رز پایین می آورد. و او به طور کلی هدیه معشوق خود را فراموش کرد ، هنگامی که رئیس او تهدید کرد که او را مصادره می کند و مبلغی را برای عدم ثبت مهلت درخواست کاهش می دهد. جیلیان جنسن به بهانه مادر پرورش دهنده ابراز همدردی کرد ، او را با استریپتیز خشمگین لعنت کرد ، به قلم صعود کرد و خواست که شاهین برای دمیدن یک خروس بیرون بیاورد. در اینجا در Playboy ، باد دیگری باز می کیر توکون خارجی شود. مرد جوان خستگی خود را فراموش می کند ، پسیون لرزان در گلو او ریتمی خزنده ایجاد می کند ، کمر او با درد یک دمنده دمنده ذهن گرم می شود ، که می داند چگونه هر نوع شلخته فلفل را به درون اکستازی بفرستد.