نات به دوستش فرانک آمد تا درباره جزئیات یک کباب اجتماع در خارج از شهر صحبت کند. درب خانه باز بود ، بنابراین مهمان پذیرفته همیشه بدون دعوت به داخل خانه می رفت ، به اتاق نشیمن می نگریست و سپس به اتاق خواب می رسید. در میان برگهای گل خانه ، مرد سیاه پوست عوضی خال کوبی مونیک الکساندر را دید که در حمام در حال شنا است. زن پشت خود را به عقب می چرخاند ، گویی که در قسمت جلویی روی سطح آب نشسته است ، مثلث موهای پوستی را ترمز می کند و به تیغ مبهوت با سؤال خیره می شود. شوهر دستور داد نیمه دیگر یک لکه تمیز از پشم را بین پاهای خود پاک کند. دختر نتوانست تصميم بگيرد كه با بوته هاي شادابي مشاركت كند و وقتي او شروع به حركت دست خود و تحريك تيغه هاي تيز عكس كس شهواني كرد ، درخواست نات را آغاز كرد كه فوراً مسخره شود تا زن خود را مسخره كند. این مرد به سوراخهای مودار زنان پوزخند علاقه داشت و از دیدن طاعون بدن همسر بهترین دوستش که شاخهای پس از کمین بیرون می آورد خوشحال شد.