دو کارمند ماشین لباسشویی به نام هایدی و تیفانی از ورود مشتری VIP به اتومبیل بسیار گران و منحصر به فرد هشدار داده شدند ، خود سرآشپز قول داد در صورت رضایت شیرینی از مرد جوان ، پاداش بی نهایت بالایی را صادر کند. همچنین به سرقت هشدار داده می شود که آن مرد بیش از حد تکان دهنده ، بازیگوش است و تحمل رد جنسی ضعیف تر را تحمل نمی کند ، بنابراین احتمال برقراری رابطه جنسی با او وجود دارد. چنین اتومبیل هایی مانند الماس سه هزار قیراطی هستند. رنگ مات ، دو نوار سفید ، ورودی هوا بر روی کاپوت ، یک تایر با نمای باریک همراه با دیسک های عظیم تبدیل به یک آفروسیاسی شد که توسط قدیمی ترین غریزه در گره ها برانگیخته می شود ، شور انفجاری ، شهوت شیرین هم مرز با واقعیت شوم. هدی ، یک گالری کون و کوس بلوند کوتاه قد ، خودش را مانند غیر طبیعی از غرش موتورها راه اندازی کرد ، از لمس دستان خود لرزید و یک لرز هیجان زده را به طرف شریک جوانش تیفانی ، که ناگهان دچار اضطراب انتهایی شد ، گذشت. عروسک های آماده لعنتی چنان تحت تأثیر قرار گرفتند که کاملاً ثروتمندتر را در داخل کابین فراموش کردند ، اما منحرفان قطعاً تصمیم گرفتند که پیش چشم او بیایند تا از خبره دستگاه خود برای سه نفر غیر قابل خراب تشکر کنند و در کمال تعجب ، تیفانی اولین کسی بود که الاغ خود را پاره کرد. .