آنتون دختر بلوند لاریسا عکس کوس و کون الکسیس را به خانه آورد زیرا شایعات جالب مختلفی درباره وی پخش شده بود. پسر عاشق عاشق بلوند بازیگر نبود ، حتی ظاهر او نیز به خصوص هیجان انگیز نبود ، اما احتمال داشتن رابطه جنسی مقعد باعث ایجاد فتنه در سر او شد. مرغ پیاده روی به دلیل خصوصیات سطحی و اهمیت چاپلوسی مورد استقبال قرار نمی گیرد ، اما برای رابطه جنسی که در صورت خرید دسته گل از گل مخصوص او ، با همه فرزندان منطقه پاداش می گیرد. گل های لعنتی اوج بدبینی است ، اما توهه چاره ای نداشت ، زیرا همه دوستانش قبلاً موفق شده بودند مشت های باسن دختران را آتش بزنند. لاریسا مکید انگار که در شریک زندگی خود یک روحانی پیدا کرده بود که برای او کاری غیر واقعی انجام می داد ، اما در حقیقت ، معشوقش ابتدا چند ساعت پیش دسته ای از گلهای مروارید را به او زد. مدت زمان خرد شدن محلی برای مدت طولانی مسدود شده بود ، مقعد هنوز مناسب بود ، اما فضای قابل توجه قبلاً درون سوراخ احساس می شد. انگشتان در مخزن سپتیک روی دستگیره ها غرق شدند ، اسفنکتر حتی به ظاهر یک جسم خارجی در الاغ نیز پاسخی نداد و همین گرایش به دلیل فراوانی روغنکاری در هنگام ورود عضو همچنان ادامه داشت. آنتون در خواب دید که یک علامت غیرقابل انکار را در روح جلیقه باقی می گذارد ، بنابراین او دختر را بدون کمر الاستیک در الاغ خود لعنتی ، بنابراین او یک مولیفی ضخیم را درون روده خود رها کرد و به چشم چشم داد.