پسر یک صندلی عرشه به مادرش در اطراف خانه کمک نمی کند. کودک یک زنیت را از طریق تلویزیون ترسیم می کند یا تمام روز در دنیای مجازی می نشیند. وقتی مادرم به سر کار رفت ، یک نزاع رخ داد. پرستار یک شوخی بالغ را به تماشای یک انسان زنده ممنوع اعلام کرد ، اما عمداً یک دکمه روی کنترل از عکس کس مامان راه دور را فشار داد و سعی کرد به ادامه بازدید وی را قطع کند. این مرد به اشتباه دکمه خاموش شدن را قطع کرد و مادرش فوراً ساکت شد. مریم گلی به فرصت والدینش بازگشت تا زبانش را موج بزند ، اما بعد مکث کرد. در این لحظه زن خم شد تا متحیر شود. سینه به گردن او می خورد ، الاغ الاستیک او را روی دامن خود می کشید. دستگاه جادویی به پسران اجازه داد كه بانوی خوش ذوق را برداشته و او را به زیبایی روی عروسک بکشند ...