دکتر پترسون در حالی که کارورز خود ، سوزان عین ، دچار اضطراب شدید شده بود به طور تصادفی تزریق اشتباه را به بیمار داد که اتفاقاً حامی کلینیک آنها بود. به جای داروهای آرام بخش ، دختر بیچاره به سمت فقیر رانده می شد ، عضو نیکوکار به اندازه ای باورنکردنی متورم می شد ، شکل نعوظ شروع به ترشح شدن می کرد و دردی از ناخوشایند درد ناخوشایند ظاهر می شد. تخمها تا حد مطلوب کار می کردند ، اسپرم کیسه را پر می کرد ، اما به دلیل خم شدن شدید در گردن آلت تناسلی نمی توان از طریق جریان كس كون كير انزال عبور کرد. "آنچه را که می خواهید انجام دهید ، اما پس از پنج دقیقه ، حامی مالی ما ایمن و سالم خواهد بود ، در غیر این صورت آنها را برای آسیب رساندن به مردانگی خود ، شما را به سمت زمین بازی می کشند!" سوزان عین فهمید که لازم است اقدامات فوری انجام شود و توصیه می شود تمام مهارت های مکیدن فالوس موجود را نشان دهید تا تمام اسپرم ها از نیکوکار بدشانس گرفته شود تا آخرین اسپرم! و سرگرمی با دید دو برابر غیرقابل پیش بینی از ترک یک احمق پزشکی به پایان رسید ...