فاتحان قاره از انگلیس با سرخپوستان سرخپوست آمازون ملاقات کردند که تحت هیچ شرایطی قبول تسلیم نکردند. زنان سرسخت ، پرخاشگر ، سرسخت نتوانستند در برابر سلاح های متجاوزان متمدن آمریکای شمالی مقاومت کنند ، اما بازهم سعی کردند از طریق کمان و پیکان برای استقلال خود بجنگند. در طی نبرد نابرابر بعدی ، سه زیبایی در میدان ظاهر شدند که با سرکوب لژیونرهای شجاع جانی سینز و اسکات نیلز روبرو شدند. "برایانا بنسون" ایندیانا ، با نام مستعار "گلو بی پایان" و "ققنوس ماری" با نام مستعار "هیلز بالا" به اسارت درآمدند. دختران به سرعت با جنگجویان جوان زمینه مشترکی پیدا کردند که به طور اتفاقی میل به آشتی را شنیدند. دختران ایده صلح جهانی را دوست داشتند و مارتینی ها بین پاهای خود چیزهای مشخصی داشتند. این آویزهای ریز مانند سربازان سایر قبایل بومی آمریکایی نبودند که برای تسخیر سرزمین های آمازون آمده بودند ، بلکه گوزن واقعی بودند که نمی توانستند در دهانشان جا بگیرند. سومین بومی آمریکایی بی طرف ماند و مشتاق بود که ببیند چه شد که اقدام جنسی مصالحه کننده "مردان از سرزمین دوردست" و دو خواهرش به پایان رسید عكس كير وكون ، اما با تماشای bahanalia خشمگین ، او با خوشحالی به این گروه پیوست.