دختر خراب می خواست بهترین دوست جسی را اغوا کند. دعوت از یک دوست برای بازدید ، آب نبات متفکر اصلی پیشنهاد تماشای یک فیلم ترسناک درباره یک مار غول پیکر غول پیکر در اعماق آمازون را داشت. جو ، تیک زدن عکسکون گشاد اعصاب و کمک به ترشح آدرنالین ، بر روی هر دو بیننده عمل می کرد - پنجه به بدن لاغر یک دوست قوی چسبیده تر می شد و او احساس نعوظ از اصطکاک محرک های داغ دختر را احساس می کرد. دم لاک پشت غیرقابل تحمل احساس می کند که ضخامت تنگ می شود ، او می دانست که چه چیزی در خلال پسر قرار دارد ، اما وانمود می کند که یک دختر احمق هنوز نادان ، فروتن ، و هرگز استفاده نشده است. جسی ناچار شد آلت رنگارنگ خود را دراز کند تا سوء ظن ها را برطرف کند ، عزیز ، گویا یک anaconda وحشتناک از فیلم در آنجا قرار دارد.