جولیا به دنبال همسران نبود و تجارت بدن خود را انجام می داد ، دختر در صورت بروز اختلال در مشتری ، به محافظ خود نیاز نداشت. این دانشجو قطعاً قصد خرید "سقف" از دایی خود را با لباس نداشت. بنابراین ، دختر بلوند مخفیانه در حال اتوبان حومه ، درست در جوار سایت خبرنگار اتوبوس بود تا با ارائه خدمات جنسی ، پول را کاهش دهد. یک روز بسیار ابری و مرطوب در کنار جاده ، خودرویی با دو راننده جوان متوقف شد و آنها بلافاصله نماینده ای از حرفه باستان را در یک پنجه پا بلند سیاه پیدا کردند و پیشنهاد دادند که در آپارتمانی رانندگی کنید که بتوانید در آن رها شوید. کارگران به اصطلاح وانت برای این ضربه فاحشه ای پرداختند ، سخاوتمندانه مبلغی را که به حساب می آمد ، حساب می کردند و به همین ترتیب روسپی ساده لوح را ترغیب می کردند ، اما پس از آن جهنم برای ورزش ها شروع شد. منحرفان وحشتناک خواستار سرویس بودند ، نه فیلو و نه کار را رها کردند ، اعضای آنها به طرز باورنکردنی در اعماق گلوی عکس کوس وکونم راکت بسته بودند. کارگر پنل ضعیف احساس خفگی می کرد و خود را خفه می کرد ، اما این کار سدومیت ها را متوقف نکرد ، زیرا بچه ها می خواستند جادوگر ارز هر دلار پرداخت شده را بپردازد!