وقتی یوکو با یکی از دوستانش بود ، پیشنهاد کرد که برای او بازی انجام دهید. دختر موافقت کرد و دوستش دستانش را بست. او شروع کرد به نوازش یوکو ، به تدریج خود را سلب کرد. دختر بازی را دوست داشت ، اما معلوم شد که این فقط شروع کار نیست. ناگهان یک پسر برهنه قوی وارد اتاق شد و به سمت یوکو قدم زد. دختر ترسیده بود و سعی داشت آزاد شود ، اما این همه بیهوده بود. آن مرد خندید و پیچ بی پروایی خود را به درون بیدمشکش فشار داد. پس از آن ، او چیزی دیگر برای استراحت و تفریح باقی نمانده بود - یوکو نتوانست کاری انجام دهد. پس از مدتی ، دختر متوجه شد که روند کار لذت بخش است و عکس کس کون سکسی احساس او را رها می کند. پس از اتمام کار ، مرد سمت چپ و یوکو در حالت نشسته ماند و بار دیگر این حادثه را تجربه کرد.