این تنها مکانی بود که آنها می توانند به یک مهمانی پر سر و صدا عقب نشینی کنند. از این گذشته ، آنها چنان می خواستند که بتوانند در اینجا و هم اکنون صاحب یکدیگر شوند ، که قدرت تحمل خانه را نداشتند. بنابراین خود را در حمام قفل کردند تا خود را راحت کنند. پسر بچه عزیز خود را کاملاً از بدن خود جدا کرد ، تا بار دیگر بدن خیره کننده خود را تحسین کند و مثل همیشه نتواند خود را مهار کند ، با اشتیاق باور نکردنی روی گربه باریک و تراشیده ظریف او افتاد. زبان پرتلاش وی در اعماق چین های مخملی نفوذ کرد و غار مرطوب را تا حد عالی برانگیخت. حرکات سریع نوک زبان مهربانش او را به وجد آورده و هیجان وحشی را به همراه داشت. و سپس عیار چهره خود را به سمت او كشید و خواست كه خودش سوراخ طولانی خود را امتحان كند. دیک شخص فقط عالی بود! جوجه اندازه باور نکردنی خود را فشرد و دختران همیشه به او حسادت می کردند وقتی می گفت این شب چند بار این پسر را داشته است. و او همیشه با لذت باور نکردنی در انتهای ضخیم خود می خورد. اما مهمتر از همه ، چرا آنها از کل شرکت پنهان شده اند ، فقط اکنون: او الاغ خود را بر دهانش چرخاند و با قرار دادن سرطان ، سکس کوس گوشاد در گربه بی پایان ولرم فرو رفت ، فاحشه را مجبور کرد که از ارگاسم ناله کند و شروع به تکان دادن سکته های قدرتمند خود کرد. .