آلسا ساویج جوان چنین ترفندهایی را بیرون انداخت که مادرش زودرس خاکستری شد. این دختر غیر قابل کنترل است و نمی خواهد به کسی گوش کند ، از جمله مادرش ، که دوباره ازدواج کرده است. نامادری سبزه شجاعانه نومید می شود. او عامل نزاع های خانوادگی ، نزاع ها و رسوایی ها است و با افزایش لحن پایان می یابد. کاه آخر ، توپ های گسترده ای از زباله های مضحک است که پس از نزاع با والدین ، استمناء مضاعف آغاز شد. دیلدو قلاب خود را در الاغ خود قرار داد و با انگشتان دست خود را روی کلیت بازی کرد. قبل از شروع ارگاسم ، عوضی از فریادش دریغ نکرد ، بنابراین ناپدری دنی دی برای گفتگوی جدی مجبور شد برای عصبانیت برود. قبل از عكس كوس وكير اینکه پدر وقت باز کردن در را بگذارد ، دختر شیطان صندلی خود را روی او چرخاند ، از آنجا که هنوز هیچ وقت برای بیرون کشیدن دیلدو نداشت. خواهرزاده پیشنهاد کرد که او را لعنتی کند تا از دست نرود!