سوفی رایان با یکی از دوستان بابی تماس گرفت تا فیلم های شنبه شب را تماشا کند. پدر این دختر برای ترساندن جوان ، یک فیلم ترسناک عجیب و غریب را انتخاب کرد ، اما او به تلویزیون گیر داد و سعی کرد تا پایان طرح را پیش بینی کند. این زوج در ابتدا سعی کردند عکس سکسی کس و کون سوت عاشقانه را به داخل اتاق دزدی کنند ، اما والدین اجازه ندادند که دختر با آقا تنها باشد. سپس شیطان یک عمل غیراخلاقی را زیر سینی پرتاب کرد که به فالوس پسربچه اش منتقل شد. دیک به اندازه کافی بدشانس نبود که در نهایت قلاب بکشد ، چون پدرش شروع به نگرانی از عجله آدرنالین کرد. آیا بابی موفق خواهد شد بیدمشک خود را در گربه صوفیه بگذارد ، رابطه را به انزال برساند یا پدر با او مثل برج نگهبانی دنبال خواهد شد؟