کشیش عشق دومینیکا هنگام استخدام سه تعمیرکار می خواست مانند سوسیالیست های پر زرق و برق باشد. دخترک به دلیل درآمدی که داشت به تدریج خانه جدید خود را بهبود می بخشید. شب گذشته سبزه پاهایش را جابجا نکرده و چشمانش را بسته نبود ، بنابراین حال و هوای بدی داشت. هنگامی که مشتری به اتاق زیر شیروانی رفت ، جایی که بچه ها با صدای بلند قمار بچه ها می زدند ، با جدیت دیوارها را نقاشی می کردند ، مکالمه ای بی دست و پا اتفاق افتاد. Courtesan شروع به چرخش به سمت راست کرد ، به کارگران بینی سخت کوش ، فشار انگشتان او را در حالی که هنوز ناتمام است ، گرفت و او را به دلیل بی دقتی سرزنش کرد. پسران بی سر و صدایی به حرف های بد دهن پانا گوش دادند و فقط رئیس قرارداد سعی کرد در برابر حرف ها مقاومت کند. هنگامی که عوضی یک تکه کاغذ خرد شده را از جورابش بیرون آورد ، لایحه ای را در مقابل رهبر باند تعمیرات انداخت ، وی برای چهار نفر از آنها امضا کرد ، که زحمتکشان قصد داشتند با زور پرتاب کنند. لعنتی با یک دونفره در یک فاحشه خانه روی یک گهواره نرم ، به نظر می رسد هنگامی که در عکس کس تنگ وکیرکلفت سه پیاز سرخ می شوید ، یک افسانه عاشقانه به نظر می رسد!