هنگامی که یک دختر بزرگ می شود ، برای محیط پسران مشکل می شود. همه اینها با این واقعیت آغاز شد که بلوند ، برادر بزرگتر تنها خود را دعوت کرد تا به جای تماشای پورنو ، در یک مهمانی شرکت کند. امتناع از یک دختر غیرممکن است ، اما آن مرد ترجیح می دهد خودارضایی را بیش از تفریح بد انجام دهد ، زیرا به دلیل بلوغ ، مقاومت در كس كير كون برابر جنس غیرممکن است. هنگام تکان دادن در توالت ، یک پرستار ظاهر می شود و تغییرات قلبی در بدن ایجاد می شود. از تنظیم مجدد پس زمینه هورمونی ، زورگویان به دیواره صعود می کنند ، اما وقتی او را نیمه شب در توالت می بیند ، تصمیم می گیرد که وارد محارم شود. برادر بزرگتر خواهر کوچکتر خود را از ناامیدی وضعیت خودش بیرون می کشد ، زیرا کشتن یک خویشاوند بسیار ساده تر از جستجوی جوجه شیرین است که موافقت می کند پاهای خود را درست بعد از اولین ملاقات گسترش دهد.