کودک کم رنگ دنیس جنسن صبح به استخر آمد ، زیر سایبان نشست ، در مقابل یک ستون تکیه داد و آب را با پای خود صاف کرد. و چرا نه ، زندگی بحران موهای قرمز موفقیت آمیز بوده است ، دیگر نیازی به انجام کاری در اطراف خانه ندارید - گویندگان تمیز هستند ، آشپزها آشپزی می کنند ، فقط باید وظایف زناشویی خود را نسبت به همسرهای سیری ناپذیر انجام دهید و بیشتر از خانواده های عادی انجام می دهند. با مالش دادن عضو و صیقل دادن به زبان ، شوهر مهبل را از بین برد ، لمس آن را لمس كرد ، و هنگام خیس كردن ، مانتای قرمز به اشک در چشمان او اعمال شد. در داخل چرک ، دیواره ها خرد شده ، لب ها کاملاً خاصیت ارتجاعی خود را عکسسکسی کوس از دست داده اند و در تلاش برای فشار آوردن به ترب کوهی نمی توان عضلات ولو را سرکوب کرد. عزیزم با موهای قرمز شعله ور می خواست صبح ها برای تسکین تنش و التهاب ، در آب سرد حمام کند ، اما هیچ وقت نداشت - آب گوزن با گوساله های ملایم از پشت پرید. دنیس جنسن فقیر از ازدواج راضی نیست ، ثروت همسرش بی علاقه است و می خواهد اندام تولید مثل را از آسیب های نهایی نجات دهد. شوهر با محبت از زیر شکم گل می زند اما دختر بلند با صدای بلند گلو می زند ، آب اکو ایجاد می کند که به اطراف می پیچد ، چشمان آبی دخترانه با حجاب پوشانده می شود ، آنها تاریک و بی جان می شوند ، مانند یک عروسک اسباب بازی ، فریادهای طبیعی از گلوی او می پیچند ...