یک تاجر ثروتمند از تعصب شوهر متکبر خود خسته می شود. بابا کنترل خود را عکس سکسی کس خوشگل به طور کامل از دست داد و مانند یک شلخته گمشده با خارش در سوراخ بین پاهای خود عمل کرد. آخرین نی یک ملاقات منظم با یک جراح پلاستیک بود که دست و پا های missus را به توپ های فوتبال تبدیل کرده و لب هایش را مانند یک قورباغه ساخته است. ورزش ها در رستوران غذا می خوردند ، مثل اینکه یک قرن است که آن را نمی خورد ، مرتباً بر روی مشاعره می خوابید ، با اشاره ای مبتذل به رابطه جنسی در یک مکان عمومی. هبی پاکت طلاق را بدون تردید از ژاکت بیرون کشید و عروس خود را تحت فشار قرار داد تا رضایت طلاق را امضا کنند. ساندرا استار از عملکرد نیمه دوم به طرز باورنکردنی عصبانی بود ، بنابراین وی از پیشخدمت کیران لی خواستار شد. خانم پسرک را به گردن گرفت ، مانند توله سگ بزهکار ، صورت خود را در میان مشاعره قرار داد ، سپس یک مشت را روی کاغذها گذاشت. او قول داده بود که یک اجتماع بزرگ را در رستوران ترتیب دهد ، اما نمی داند چه نوع گنج سنگی سرقت شده در زیر شلوار رستوران پنهان شده است.