بعد از فرار از یک پناهندگی دیوانه ، یک پوره منحرف به خانه دختر دختری که بسیار شبیه به آن است ، وارد می شود ، یک سارق به زور معشوقه را به یک جفت گیری لزبین کج می کند ، و سپس یک دختر ناتوان را متصل می کند تا از بینش پنهان شود. در آن لحظه ، رادیو دی جی محلی در آستان خانه که محل نمایش نمایشی در آن بود ، ظاهر شد و در آنجا دختر به دلایل نامعلوم دندان های خود را مسواک زد زیرا او یک آشفتگی کامل در سرش داشت. گمنامی ، به منظور تحریک جذابیت عاطفی به دلیل لعنتی. یک وسوسه کننده خلق و خوی عصبانی ، ساماری خوب را در صندلی صندلی قرار می دهد ، سینه خوش خیم را نوازش می کند ، او را با مشروب های شیرین اذیت می کند ، که پس از لعنتی با معشوقه خانه ، پنهان در زیرزمین ، وقت خود را برای از دست دادن شکل قبلی خود نداد. یک مجری رادیویی ریش ، سر خود را عکس کیر در کون و کوس از آزار و اذیت یک بلوند زیبا از دست می دهد ، می خواهد به سرعت نوک مرغ خود را با یک نعوظ بلند شده بلند کند ، فاحشه را فریاد بزند تا فریاد بیهوشی و از دست دادن هوشیاری را در پی داشته باشد ، که این امر از ارگاسم قدرتمند حاصل خواهد شد. تعجب خوشایند متاسفانه برای مردی که از نزدیک با پلیس همکاری می کند تا فراری خطرناک را به اسارت بکشد پایان می یابد!