مالاتو عضلانی در حال فرار بود ، بنابراین رباط های خود را کاملاً ورزاند. او در حال کشش ، خم شدن و غیره بود ، الاغ خود را در مقابل پنجره می چرخاند ، گویی که متوجه خیره کننده نگاه همسایه اش جانی نشده است. آن مرد به قدری نفس می کشید که ورزشکار صدای سوت هوا را از سینه یک مرد سالم شنید. این خانم جوان ، بدون اطلاع از چه کاری ، برای عقب کشیدن پرده ها ، تهدید او را با انگشت جذاب ، تهدید کرد و یا زنی پیشرفته را در نور دلخواه احضار کرد. جوجه شکلات به مدت طولانی رابطه جنسی نداشت ، آهسته دویدن می تواند به تأخیر بیفتد ، زیرا غم و اندوه شدید روی مبل می تواند همان کالری را سوزاند ، زیرا در حین انجام فعالیت بدنی از بین می رود. یک لرز در بدن داغ زن جاری شد ، موجی از لذت از رحم او تا نوک انگشتانش پخش شد ، در حالی که یک همسایه مهمان از طریق چمن پیروی می کرد. جانی وارد خانه شد ، مالاتو را روی مبل انداخت و گویا یک عکسسکسی کوس خانم شروع به مسواک زدن زبان خود را در میان نان های سیاه کرد. عزیزم برای خفگی آماده نبود ، اما او از رابطه جنسی مقعد خودداری نکرد زیرا سیاه چاله در الاغ سیاهان از بدو تولد برای همه باکوانالیا آماده بود. همسایه این ورزشکار را لعنتی کرد ، روح خود را در هر فشار آلت تناسلی خود قرار داد ، سعی کرد آن را تحمل کند تا خیلی زود آب عشق آزاد نشود. هرچه غده های عشق به نظر می رسید در مالاتو الاغ بچسبند ، روابط همسایگی خوب آنها قوی تر خواهد بود!