والیا لاشكوا قبلاً یك بار با دن شوخی كرده بود ، اما بعد از آن تحت نظارت مواظب آنجلكای لاغر اتفاق افتاد. بلوند لاغر گرچه آرزوی دوست پسرش را برای نیش زدن از جنگ با درگیری دختر دیگر به اشتراک می گذارد ، اما هنوز حسادت ، خصوصیات تسلط خود را نشان می داد و مرتباً بوسه های مهمان را عكس كير در كس با معشوقش قطع می کرد. برای جوانی سخت نبود که ماه ها زن را لعنتی کند ، بنابراین او یک شلخته صدا کرد و او را فاک خواند. جای تعجبی نیست که عوضی با نام صحنه Gene Gerson سریع تر از آنکه فاکری که موفق شد تلفن خود را روی میز بگذارد ، عجله کرد. چوب لباسی باریک در الاغ کوچک خود به اعضای چربی عادت کرده و جلسه امروز ، طبق معمول ، از این قاعده مستثنی نخواهد بود!