پیتر با دوست دخترش کریستینا که با خیال راحت پدرانه پس از پرتاب چوب به او آویزان بود ، با صدای بلند مشاجره کرد. این مرد بسیار عصبی بود زیرا پسرش به هیچ وجه شبیه او نبود و آشغال از انجام آزمایش ژنتیکی امتناع ورزید. خواهر ناتوان پسر بیچاره ، که به یک ترفند غیرقانونی ممنوع رسیده بود ، به گفتگو گوش فرا داد. دختری با پوست تاریک ، آالیا حدید ، می دانست که چگونه یک شلخته را برای تمیز کردن آب بگیرد ، اما او فقط آماده بود تا از طریق تختخواب راز به وی بدهد. اتصالات خانوادگی نیاز تصاویرسکسی کوس به تغییر به یک طرف داشتند. دختر سینه های خود را نشان داد تا طعمه خود را به دام جدید بیاندازد ، و مانند یک برده وفادار یک فال ایستاده ، او را به رکاب های جدید معاون.