مزخرف بلوند نادیا به پخت و پز ، و در همان دست از همان جایی که بزرگ می شوند ، مانند پاهای زیبا برفی او - مستقیم از کشیش. او با چاقوی تیز میوه و سبزیجات را شکنجه می کند ، به دوستش قول می دهد که دو دقیقه با غذا تقلب کند ، و خودش در تردید کلیت محصولات خرد شده شک ندارد. مرد ریش در اطراف کلبه عجله دارد ، شکمش پیچ خورده است ، روده او گرسنه است ، درد معده غیرقابل تحمل به دلیل اعتصاب غذا که شکایت نکرده است و اکنون ابراز پشیمانی می کند که با زن بدون بازو همراه است. اما او کاملاً خوب می کند ، گرچه غازها در فر پخته نمی شوند ، اما آشپز سرخ می کند تا اینکه عکس کیردختر به رنگ آبی رنگ شود و این مزیت اصلی او نسبت به سایر باکره ها است که آواز خواندن سرخ ها را در مورد صداقت و تمایل به عشق فقط با همسرشان انجام می دهند. نادیا با یک سر خالی فکر کرد که چنین مرد کوشا را از دست خواهد داد و حتی در رختخواب معشوقه هایی مانند طوفان پرواز به بچههایش ، نوک سینه های خود را مالش دهید تا زمانی که بنفش کمیاب به نظر برسد و با استمناء بیدمشک را تحریک کند. سپس آن مرد تمایل به غذا خوردن را از دست داد ، حالا می خواهد ارگان بالغی که کودک را حمل می کند را خسته کند و بلافاصله دستگاه را مستقیماً مقابل او روی میز خم کرده و لعاب دهید تا یک زن احمق از گوشش بیرون بیاید و فکر شادمانی از پخت و پز ظاهر شود.