Kind Edvard در آپارتمان بهترین دوست خود تعمیرات را انجام می دهد ، دست های طلایی خود را دراز می کند تا شگفتی ناگفته برای یک دختر تنهایی و بسیار زیبا را ایجاد کند. تنها در یک هفته ، مرد جوان زحمتکش آپارتمان قدیمی خود را به آپارتمانهای سرد تبدیل کرد ، اما به دلیل گرما ، بوی تب رنگ و چسب ، خستگی روی عکسکیر و کوس او افتاد. سبزه ابی متوجه غم و اندوه در چهره ی همراهش شد ، به نظر می رسید که چقدر شرم آور سعی کرد به او کمک کند و شروع به فکر کردن در مورد تشکر از نیکوکار کرد. زندگی بدون چند جلسه مطابق با قوانین زیبایی نبود ، اما او می توانست این اجازه را بدهد که پسرش را به هم بزند ، علاوه بر این ، این یک سرمایه گذاری خوب برای توسعه روابط آینده خواهد بود. فقط ادوارد عاشق مکیدن عمیق بر روی حلق است که همه زنها متعلق به آن نیست!