نوه ها برای ماندن و استحمام در استخر شیطان پیر برای دیدن پدربزرگشان می آیند. این اقتصاددان وحشت زده متأسفانه برای جلوگیری از پرداخت مالیات بالا ، آب را صرفه جویی می کند ، بنابراین میهمانان مجبورند به تلویزیون خیره شوند. داستین شروع به خرد کردن جمجمه خود به تماشای مزخرفات تلویزیونی می کند ، بنابراین بی پروا قرص ها را با اثر ضد درد می خورد. دقایقی بعد ، خواهر کوچک آسپن رومانوف متوجه ظهور فوق العاده عكس كس كير ای در خواهر و برادر ناگهانی او شد که باعث شد تا قرص های قدرت اشتباه نکنند. از ناامیدی گرفته تا فقیر ، در کشاله ران درد می کند ، تخم ها به رنگ آبی می شوند ، سر از گرگرفتگی سرخ می شود و استمناء پس انداز نمی کند. حالا دختر بلوند باید تصمیم بگیرد - پسر عموی خود را بگذارید تا از استخوان بخوابد یا به او کمک کند تا در انزال قرار بگیرد ، و به محارم بیاید؟