یک دوست نتوانست درک کند که چرا همه دوستان مانند اسب همسرش عكس كوس وكير می خندند و او را با نام مستعار عجیب "طبیعی" می خوانند. او پس از اولین رابطه جنسی ، وقتی دید موهای ضخیم سیاه پوستی بین ران های باریک خود دید ، به دونس خود رسید. "لئون ، چه شیاطین ، چقدر آن وحشت را تحمل کردی؟" پسر قبل از او گریه کرد و زانو زد. جوابی نداد فقط بوی خار عرق مخلوط شده با ادرار باعث سوراخ شدن سوراخ بینی او می شد ، که دست زن به طور گونه ای پشت سرش را می کشید و صورت خود را مجبور به استراحت در چگالی غیرقابل تحمل می کرد. از آن پس به بعد ، عاشق معشوق باید شمشیر برافراشته شور را ببوسد و هر بار که وانمود می کند که عمل cunnilingus هیچ لذتی ندارد ، فقط برای داشتن یک برآمدگی بین پاهای او برای یک ثانیه تورم می شود.