در اتاق کنار قلعه جانی ، دختر جوانی با ظاهر خون نجیب تصویب شد و در روحش شلخته ای لعنتی که هر روز برای چند صد دلار در هر سوراخ فرو رفته بود. فاحشه وانمود می کند که اشتیاق مادربزرگ برای هر مشتری است ، با استفاده از معاشقه گفتگوهای خوبی انجام می دهد ، به تحسین همدم گوش می دهد ، عشق را که از نگاه های معصومیت ناشی می شود ، تقلید می کند. محوطه هنری پتا جنسن طبق سناریویی از پیش برنامه ریزی شده کار می کند: او ملاقات می کند ، پول دریافت می کند ، لباس را عوض می کند ، برای تحقق هوی و هوس خود به زن می رود و تا زمانی که فاک از این جلسه راضی نشود کار می کند. دختری با فضیلت سبک و فاسد شامل بخش های مغزی جانی قلعه برای اشتیاق حیوانات ، غرایز باستانی ، نیازهای صمیمی بود. پتا جنسن بسیار زیبا در زندگی کارشناسی ادغام شده است ، او با ذهن خود دستکاری هایی در كير كون مقیاس بزرگ انجام داد و بعد شیرین لعنتی کرد ، یک ساعت لذت عجیب و غریب را با قیمتی غیر منطقی بالا فراهم کرد. کوتی یک زن خیس خیس شده با سینه های مصنوعی را که چند سانتی متر از چهره خود آویزان کرده بود را راضی کرد ، باعث شد که او مانند دهان قلیایی اش طعم بخورد ، مشتری را از بالا بیگانه کند ، سرطان او را قطع کند ، به طور خلاصه ، کاماسوترا را در تمام مواردی که به بشر معروف است فریب دهد.