کیمبرلی از مادرش متنفر است که مانند یک سیلی گمشده از مقابل درب بازی می کند. Monique Alexander یک چیز بسیار زیبا است ، زیباست و نمی توان آنرا کنترل کرد. در دیدار با داماد داماد ، بلافاصله تعارض منافع اتفاق افتاد - مادر شوهر ، در آرزوی شدید ضربه زدن به هم اتاقی دختر در محل ، کت و شلوار نه چندان مناسب را اهدا کرد. ژاندر کورووس ، به بیان ساده تر ، با نگاه یک زن باریک ، که دخترش برای او خوب نبود ، مورد تعجب قرار گرفت. آن مرد کنترل خود را به عکس سکسی متحرک کس حدی متوقف کرد که می خواست مادر خفته خود را لعنتی کند ، اما سرماخوردگی او ملاقات ایده آل با مادر زاده آینده خود را قطع کرد. پس از شوک عصبی ، مرد جوان می خواست حداقل یک سوراخ در قفل درب را لعنتی کند ، اما دوست دخترش ، یک خانم چاق ، از خواب رفت و شیرین زیر صدای او لبخند زد. دنچ قول بسیار ناامیدی شدید داد ، اگر نه برای پوره ای که وارد خانه شد ...