زن چاق Obabavshaya ، Saybil Stallone با مردی ازدواج کرد که هرگز درگیر بزرگ کردن پسرش نبود. فرزندان غرفه داران تمام روز در خانه سرگردان هستند و یک پایتون یک چشم را در دست خود تعقیب می کنند. اونانیست از ظاهر نامادری خود خجالت نمی کشد ، زیرا او همیشه مانند یک شاه احساس می کند و به دلیل نوعی زن چاق نمی خواست عادات خود را تغییر دهد. وان همانطور که می خواهد استمناء می کند و به او اجازه می دهد تا جایی که باید مجبور شود برود. پس از آخرین درگیری با مادر تازه متولد شده ، فرنی کثیف در بشقاب شام به پایان رسید ، که او كون و كير به آشپزخانه آورد تا زن خانه دار آن را بشوید. در حالی که سبزه لیوان خود را می مالید ، خارج از خانه کف موفلو را لکه دار کرد ، و عمه را وادار کرد که با پارچه ای در دندان هایش زنگ بزند. به دلیل بزرگ بودن الاغ او ، مادر ناپدری متوجه ناپدری ای که هدفش عضو در الاغش بود ، نبود. بنابراین ، یک رابطه خانوادگی جدید از منحرفان به پایان رسیده با جنس آغاز شد.