او قول داد كه اگر به درستی آن را خورد ، به همه چیز نگوید. و مسئله این است که او ، همکارش در محل کار ، او را مجبور به تماشای رئیس خود می کند که یک گربه نر را با خروس چربی اش مستقیماً وارد مطب خود کند. بنابراین پسر کودک جذاب را تهدید کرد که اگر از عکس کون وکوس سکسی او پیروی نکند ، به همسر خود چیزی می گوید. کوتی چاره ای جز قبول آن نداشت تا عشق همسرش را از دست ندهد. آنها توافق كردند كه او زودتر با او تماس بگيرد و بدهی موعود را به او بازپرداخت كند ... او نیم ساعت در حال مکیدن بود و او هنوز نتوانست تمام کند. و نه به این دلیل که او مکیده بد ، نه ، او دیک ضخیم خود را بسیار عمیقا قورت داد ، با دقت نوار بلند را صاف کرد ، سر پیاز را بوسید. با انگشتان لرزان با بیضه های زیبای او بازی می کرد ... اما هیچ چیز کمکی نکرد - او به سادگی وزن کم وزن داشت و نتوانست از این حالت دوری کند. و سپس او ذهن خود را تشکیل داد و به او اجازه داد از بیدمشک مخملی خود استفاده کند. حتی نمی توان رویای چنین چیزی را خوابید! و او چرخش خروس پر بار خود را به درون یک سوراخ باریک تنگ چنگ زد و بی وقفه فریاد ناله های بی شرمانه را که قبلاً کاملاً فراموش کرده بود که چرا این کار را کرده بود ، لعنت کرد و از او التماس کرد که دیگر ادامه دهد.