پسر خوش شانس با دختر زیبا کیسی ملاقات تمام شبانه داشت. این زن و شوهر با صدای بلند به هم پیوسته اند تا نتوانند آه و آه های دیواره لکسی لور را بشنوند. بلوند چشم زمرد منتظر مهمان شبانه بود و او را برای مکالمه صادقانه به اتاق خواب خود کشید. دختر ناپدری اعتراف کرد که او هر صدا را شنیده بود و در حین انجام رابطه جنسی استمناء می کرد. این مرد جوان نتوانست آنچه را که شنید باور کند تا زمانی که زباله های برازنده دست خود را در شلوار خود قرار داد و دلخوشی های نمایشی را ترتیب داد. زن جوان محرک نیز خواستار مقاربت شد و قبل از آنکه والدین خود را بگوید ، خواستار دیک شد.لویلاسی با اکراه روند اینگوینال را صاف کرد ، که با پارامترهای غیر منتظره بزاق را شگفت زده کرد. لکسی بلافاصله با نوک انگشتان سر کلم را گرفت و سرش را در دهان گرفت و با شادی چشم هایش را عکس کون وکس گنده بست. پس از لعنتی با کیسی ، آن مرد صبحگاهی شدید داشت ، اما هیچ قطره اسپرم در کبد وجود نداشت. بلوند نتوانست آن را به دهانش بگذارد ، بنابراین خانم جوان خواستار بر همه چهار پا ایستاد و شکوفایی گسترده ای را به پسر دیگر گشود.