رکس سیاه بی شرمانه به وزارت مهاجرت آمد که تهدید به اخراج از کشور بدون حق بازگشت شد. گریوروند یک عرب به طرز جالبی در صندلی خالی کنار میز یک کارمند مهاجر افتاد ، پاهای خود را به طرز نامحسوس پهن کرد ، و چیزی را برای خانم که در حال نشستن با میز است ، با پشته ای از نامه ها پوزخند زد. این زن با حیرت به خنجر فیلمکیر توکون خیره شد ، ابراز بیزاری عمیقی از شیرخواران کرد و سپس تهدید کرد ، اما پسر به هیچ وجه ترسیده نبود ، گویی که او از مشکلی که بر سرش افتاده بود ناراحت نبوده است. . این دزد به دلیل آزار و اذیت جنسی اخراج از پلیس اخراج شد و همین امر برای رانندگی منحرفان در خارج از مرزهای آمریکا کافی بود. فقط یک کارمند دولت وقت زیادی را در محل کار خود گذراند و از طریق برگه ها مرتب سازی کرد ، فراموش کرد که چگونه می تواند مردان را لعنت کند. یک جوان با نگاه شرقی می تواند نمونه بزرگی باشد که او از ترک آن امتناع ورزد. تنش با دمیدن نرم تر شد ، زیرا او هرگز ترب کوهی تیره را در دهانش نمی گرفت ، سپس از کار افسانه زبان گفتاری بوت لذت می برد و پس از آن شیر مادر را مجبور می کرد تا در تصمیم گیری درباره پرونده خود ظاهر شود.