بله ، این آخر هفته بچه ها همان کاری را که لازم داشتند انجام دادند! آنها تقریباً تمام شب و صبح این بلوند اغواکننده را لعنتی کردند ، که به سادگی از آنها خوشحال می شدند. اما بعد او کاملاً از انرژی خارج شد و همه به تماشای تلویزیون نشستند. این طولانی نشد. عزیزان دوباره اعضای چشمگیر خود را بدست آوردند و در تعقیب و گریز به دختران جوان رسیدند. کودک سعی کرد که امتناع ورزد ، اما با دیدن پایداری آنها و فهمیدن اینکه او مخالفتی ندارد که دوباره خود را لعنتی کند ، حتی اگر نیروها تقریباً او را رها کرده بودند ، موافقت کرد. این مانند یک سیگنال برای حمله بود. به معنای واقعی کلمه دقایقی هیچ لباسی بر روی آنها باقی نماند ، اما در دهان گرم و کوشا جوجه ای جذاب به طور ناگهانی دو عضو یک سنگ سخت قرار گرفتند. او قبلاً عکس کس کون گشاد در چند روز گذشته عادت کرده بود و به راحتی و با لذت شروع به صیقل دادن میله های طولانی پیچ های بلند شده می کرد. او آنقدر سیر خورد که پسران به راحتی شگفت زده شدند ، و سپس یکی از آنها دارو را به داخل سرطان ریخت و چون او همچنان به مکیدن خود ادامه داد ، او وارد بیدمشکهای روانش شدیدی شد و شروع کرد به زور گرفتن آن از پشت. فاحشه با صدای بلند زوزه می زد و با جدیت موج می زد ، اما خیلی خسته شد خیلی زود روی تخت افتاد ، عزیزم که به دهانش ختم می شود و یک طرف صاف تراشیده شده بود.